عکس یادگاری دانش آموزان هرمزگانی قبل از اعزام به اردو

تصویر زیر به نقل از ایسنا مربوط به دانش آموزان دختر هرمزگانی است که برخی در حادثه رانندگی چهار صبح جمعه عيد قربان جان خود را از دست دادند.

سردار حمیدی فرمانده پلیس راه ایران به رسانه‌ها گفت، بررسی‌های اولیه نشان داد که سرعت اتوبوس کاملا مجاز بوده و بیش از سرعت مجاز منطقه تردد نکرده است و از آنجایی که راننده یک ساعت و نیم ساعت قبل پشت فرمان قرار گرفته بود؛ برهمین اساس قاعدتا باید با آمادگی کامل رانندگی می‌کرده است.

سردار محمدحسین حمیدی اضافه کرد: «بررسی‌ها نشان داد که راننده در صحنه ورود به حادثه و در آن لحظه بنا به دلایلی که هنوز برای ما مشخص نیست توجه کافی به جلو نداشته است. بررسی اولیه نشان می‌دهد ممکن است راننده خواب بوده باشد.»

به گفته رئیس پلیس راه، متاسفانه اتوبوس با قرنیز پل برخورده کرده و از جاده خارج می‌شود در حالیکه جاده کفی است و قاعدتا نباید این چنین حادثه‌ای رخ می‌داد اما بررسی‌ها نشان داد که کشیدگی خودرو در حاشیه راه که به بغل خوابیده بوده منجر به افزایش فوت و مجروحان سرنشینان شده است.

این چندمین بار در ایران است که دانش‌آموزان و دانشجویان نخبه که راهی اردوهای تفریحی یا علمی هستند دچار سانحه رانندگی در جاده می‌شوند.

چه کسی مسئول و پاسخگو است ؟

در تاریخ ۲۶ اسفند ۱۳۷۶ نیز اتوبوس حامل دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف در مسیر بازگشت از بیست ودومین دوره مسابقات ریاضی که در دانشگاه شهید چمران اهواز برگزار شده بود، به دره سقوط کرد و هفت نفر از دانشجویان به اضافه دو عضو هیأت علمی این دانشگاه کشته شدند.

مریم میرزاخانی نابغه فقید ریاضی از بازماندگان این حادثه بود.

به گفته استاندار هرمزگان وزیر آموزش و پرورش و قائم مقام وزیر بهداشت برای رسیدگی به مصدومان و حادثه‌دیدگان به استان فارس سفر کرده‌اند. او اضافه کرد، مسئولان استان با همکاری مقامات عالی رتبه کشوری تمامی تلاش خود را برای بهبود وضعیت مصدومان و رسیدگی به خانواده‌ها انجام می‌دهند. ولی چه کسی جوابگوی مرگ نوابغ دیگری همچون میرزاخانی که ممکن است در این سوانح از میان بروند میباشد؟ و آیا رسیدگی به وضعیت مصدومان و خانواده‌های ایشان کقایت میکند؟

واژگوني اتوبوس حامل دختران دانش‌آموز در داراب

يازده ايراندخت فرزانه
قرباني سهل‌انگاري دیگری
در عيد قرباني كه سپيده نزده سياه شد.

چهار صبح روز عید قربان,اتوبوس در راه،سفر اردوئی دختران معصوم.
دختران یکی در میان چرت می‌زنند، یکی در میان خیره‌اند به پنجره و راه.
و ناگهان با صدایي مهيب،‌ همه چیز از پیش‌رفتن بازمی‌ایستد؛ اتوبوس، راه و لبخند دختران. سوانح تکراری رانندگی باز هم قاتل نخبگان‌ و عزیزان‌مان مي‌شود.

ابعاد فاجعه، غيرقابل تصور است. در صبح عيد وحدت مسلمين جهان، جمهوري اسلامي ايران رخت عزا به تن مي‌كند.

اين بار، نه تعطيلاتي متوالي در كار بوده، نه بارش برف و يخبندان، نه ريزش كوه و نه هيچ روند غيرطبيعي ديگر. فرزانگاني كه در كمال معصوميت به‌سادگي به‌خاطر خستگي و خواب‌آلودگي يك راننده و غفلت هماهنگ‌كننده سفر، چهره در نقاب خاك كشيدند، نوجواناني كه هر يك مي‌توانستند بهترين جراح قلب، به‌نام‌ترين متخصص مغز، زبردست‌ترين حقوقدان، توانمندترين كارشناسان, متخصصین, مديران و ده‌ها شخصيت آينده‌ساز براي وطن و اثرگذار براي اطرافيان خود باشند، در وانفساي بي‌توجهي تمام‌عيار به ابتدايي‌ترين ابلاغيه اردوهاي دانش‌آموزي براي ممنوعيت تردد در شب، خانواده‌هاي زيادي را دچار حزن ابدي نمودند.

دقيقاً در دومين دهه از سالگرد داغ المپیادی‌های شریف، بار ديگر جان آينده‌سازان‌مان در اثر بي‌مسئوليتي و اصرار بي جهت بر سفر شبانه، به‌راحتي پرپر شد.

روزمرگي فاجعه‌ها، غيرت و تعصب ما را براي جلوگيري از اقدامي موثر براي تغيير رفتار، زايل نموده است.

دانشجو و دانش‌آموز و سرباز و غيره ندارد، شك نيست كه برای محصلان اوضاع بحرانی تر است، ديروز شهرکرد و تربت حیدریه و لنگرود و بروجن و ... . امروز نوبت داراب است و فردا خدا داند فاجعه به سراغ كدام شهر مي‌رود.

دردناک‌تر از فقدان آن يازده ايراندخت دسته‌گل، نخاعِ قطع‌شده‌یِ آن دو دانش‌آموز بیگناه ديگر و عضو قطع‌شده دو دانش‌آموز ديگر است.

ديگر از سنگینی قلب و قفل زبان گذشته است.

 

بار الها، در این سرزمین چه خبر است؟ دقيقاً چه كسي پاسخگو است؟ لابد بازهم قرار است یکي دوماه دیگر گزارش مقصران حادثه را رسانه‌اي شده و نهايتاً همه بروند دنبال زندگی‌شان؟ این سرزمین تاب فراق بیشتر ندارد.

داغ بس است برای این دیار و خانواده‌هایی که با کوه مشکلات اما با هزاران امید معصومانِ خود را برای علم اندوزی حمايت مي‌كنند.

 کشور داغ‌دار از دست رفتن این فرزندان مستعد است.

كابوس همچنان بر ما سنگيني مي‌كند. چه‌كسي پاسخگوي پدر و مادرهايي است كه از طليعه عيد، جلوي پايانه تجمع کرده‌اند.

رسشهاي معنادار زيادي براي تحليل اين فاجعه، مطرح مي‌شود:
1. اصرار بر سفر شبانه از چه بابت بوده است؟ سفر شبانه دانش‌آموزي بالاخره چه‌موقع منع مي‌شود؟
2. چگونه مسئول تعليم و تربيت دانش‌آموزان به چنين متولياني سپرده شده است؟
3. مسئولیت پیشگیری از تکرار چنین حوادث ناگواری در آینده بر عهده کدامیک از دستگاه ها میباشد؟
4. آيا صرفه‌جویی در هزینه يك شب اسكان و يك وعده غذا، به قيمت جان اين فرزانگان مي‌ارزيد؟
5. آيا اقتصاد حمل‌ونقل عمومي مسافري برون‌شهري، واقعي و حساب‌شده است تا راننده براي تامين معاش، نياز به چنين بيش از حد كار كردن نداشته باشد كه منجر به چنين فاجعه‌اي شود؟

اميد است كه اين بار، برخلاف روانشناسي ما ايرانيان، به‌جاي برانگیختگی آني و به همان سرعت فروکش نمودن و فراموشي، سوانحي که بدواً كوهي از تاثر به همراه می‌آورند، در نهایت به اصلاح مهمي بيانجامند تا دوباره و از جای دیگری پديد نيايند و با داغ دیگری، يادآور نشوند. پيكرهاي مطهر ايراندختان معصوم در خانۀ ابدی‌شان آرام می‌گیرند و همگي ما هم در خانه غفلت.

جمعیت طرفداران ایمنی راهها، مصیبت وارده را به خانواده‌هاي داغدار و یکایک هموطنان عزيز، تسليت عرض نموده و شفای عاجل برای مصدومان و صبر و شكيبايي براي بازماندگان داغدار، مسئلت دارد.

مضافاً جمعیت، بر خود لازم می‌داند تا هموطنان، بالاخص اعضای خود را، به ایفای نقشی سازنده جهت حمایت از حادثه‌ديدگان و تسكين آلام بازماندگان و چاره‌انديشي و فعاليت جهت جلوگيري از وقوع فجايع مشابه در آينده فراخواند.

جمعیت طرفداران ايمني راهها آمادگی خود را برای انعکاس نظرات و پاسخهاي مسئولین محترم يا ديگر اشخاص دخيل، اعلام می‌دارد.

بيانيه جمعيت طرفداران ايمني راهها درخصوص واژگوني اتوبوس حامل دختران دانش‌آموز در داراب

يازده ايراندخت فرزانه
قرباني سهل‌انگاري دیگری
در عيد قرباني كه سپيده نزده سياه شد.

چهار صبح روز عید قربان,اتوبوس در راه،سفر اردوئی دختران معصوم.
دختران یکی در میان چرت می‌زنند، یکی در میان خیره‌اند به پنجره و راه.
و ناگهان با صدایي مهيب،‌ همه چیز از پیش‌رفتن بازمی‌ایستد؛ اتوبوس، راه و لبخند دختران. سوانح تکراری رانندگی باز هم قاتل نخبگان‌ و عزیزان‌مان مي‌شود.

ابعاد فاجعه، غيرقابل تصور است. در صبح عيد وحدت مسلمين جهان، جمهوري اسلامي ايران رخت عزا به تن مي‌كند.

اين بار، نه تعطيلاتي متوالي در كار بوده، نه بارش برف و يخبندان، نه ريزش كوه و نه هيچ روند غيرطبيعي ديگر. فرزانگاني كه در كمال معصوميت به‌سادگي به‌خاطر خستگي و خواب‌آلودگي يك راننده و غفلت هماهنگ‌كننده سفر، چهره در نقاب خاك كشيدند، نوجواناني كه هر يك مي‌توانستند بهترين جراح قلب، به‌نام‌ترين متخصص مغز، زبردست‌ترين حقوقدان، توانمندترين كارشناسان, متخصصین, مديران و ده‌ها شخصيت آينده‌ساز براي وطن و اثرگذار براي اطرافيان خود باشند، در وانفساي بي‌توجهي تمام‌عيار به ابتدايي‌ترين ابلاغيه اردوهاي دانش‌آموزي براي ممنوعيت تردد در شب، خانواده‌هاي زيادي را دچار حزن ابدي نمودند.

دقيقاً در دومين دهه از سالگرد داغ المپیادی‌های شریف، بار ديگر جان آينده‌سازان‌مان در اثر بي‌مسئوليتي و اصرار بي جهت بر سفر شبانه، به‌راحتي پرپر شد.

روزمرگي فاجعه‌ها، غيرت و تعصب ما را براي جلوگيري از اقدامي موثر براي تغيير رفتار، زايل نموده است.

دانشجو و دانش‌آموز و سرباز و غيره ندارد، شك نيست كه برای محصلان اوضاع بحرانی تر است، ديروز شهرکرد و تربت حیدریه و لنگرود و بروجن و ... . امروز نوبت داراب است و فردا خدا داند فاجعه به سراغ كدام شهر مي‌رود.

دردناک‌تر از فقدان آن يازده ايراندخت دسته‌گل، نخاعِ قطع‌شده‌یِ آن دو دانش‌آموز بیگناه ديگر و عضو قطع‌شده دو دانش‌آموز ديگر است.

ديگر از سنگینی قلب و قفل زبان گذشته است.

 

بار الها، در این سرزمین چه خبر است؟ دقيقاً چه كسي پاسخگو است؟ لابد بازهم قرار است یکي دوماه دیگر گزارش مقصران حادثه را رسانه‌اي شده و نهايتاً همه بروند دنبال زندگی‌شان؟ این سرزمین تاب فراق بیشتر ندارد.

داغ بس است برای این دیار و خانواده‌هایی که با کوه مشکلات اما با هزاران امید معصومانِ خود را برای علم اندوزی حمايت مي‌كنند.

کشور داغ‌دار از دست رفتن این فرزندان مستعد است.

كابوس همچنان بر ما سنگيني مي‌كند. چه‌كسي پاسخگوي پدر و مادرهايي است كه از طليعه عيد، جلوي پايانه تجمع کرده‌اند.

پرسشهاي معنادار زيادي براي تحليل اين فاجعه، مطرح مي‌شود:
1. اصرار بر سفر شبانه از چه بابت بوده است؟ سفر شبانه دانش‌آموزي بالاخره چه‌موقع منع مي‌شود؟
2. چگونه مسئول تعليم و تربيت دانش‌آموزان به چنين متولياني سپرده شده است؟
3. مسئولیت پیشگیری از تکرار چنین حوادث ناگواری در آینده بر عهده کدامیک از دستگاه ها میباشد؟
4. آيا صرفه‌جویی در هزینه يك شب اسكان و يك وعده غذا، به قيمت جان اين فرزانگان مي‌ارزيد؟
5. آيا اقتصاد حمل‌ونقل عمومي مسافري برون‌شهري، واقعي و حساب‌شده است تا راننده براي تامين معاش، نياز به چنين بيش از حد كار كردن نداشته باشد كه منجر به چنين فاجعه‌اي شود؟

اميد است كه اين بار، برخلاف روانشناسي ما ايرانيان، به‌جاي برانگیختگی آني و به همان سرعت فروکش نمودن و فراموشي، سوانحي که بدواً كوهي از تاثر به همراه می‌آورند، در نهایت به اصلاح مهمي بيانجامند تا دوباره و از جای دیگری پديد نيايند و با داغ دیگری، يادآور نشوند. پيكرهاي مطهر ايراندختان معصوم در خانۀ ابدی‌شان آرام می‌گیرند و همگي ما هم در خانه غفلت.

جمعیت طرفداران ایمنی راهها، مصیبت وارده را به خانواده‌هاي داغدار و یکایک هموطنان عزيز، تسليت عرض نموده و شفای عاجل برای مصدومان و صبر و شكيبايي براي بازماندگان داغدار، مسئلت دارد.

مضافاً جمعیت، بر خود لازم می‌داند تا هموطنان، بالاخص اعضای خود را، به ایفای نقشی سازنده جهت حمایت از حادثه‌ديدگان و تسكين آلام بازماندگان و چاره‌انديشي و فعاليت جهت جلوگيري از وقوع فجايع مشابه در آينده فراخواند.

جمعیت طرفداران ايمني راهها آمادگی خود را برای انعکاس نظرات و پاسخهاي مسئولین محترم يا ديگر اشخاص دخيل، اعلام می‌دارد.

Member Of The

http://roadsafetyngos.org/


Improve public traffic safety culture and raise public awareness through target group education. Try to make this sentence acceptable for all that: “Safety Starts With Me”
Find out more >

تصاویر و عکسهای منتخب

1za نمایش موارد بر اساس برچسب: دانش آموزان | جمعیت طرفداران ایمنی راهها
3za1 نمایش موارد بر اساس برچسب: دانش آموزان | جمعیت طرفداران ایمنی راهها
2za نمایش موارد بر اساس برچسب: دانش آموزان | جمعیت طرفداران ایمنی راهها
4zaa نمایش موارد بر اساس برچسب: دانش آموزان | جمعیت طرفداران ایمنی راهها
Slider

آدرس و تلفن تماس ما

  • لوگوی جمعیت طرفداران ایمنی راهها
  • آدرس : تهران، خیابان ولیعصر، خيابان شهيد استاد مطهري، شماره 492، طبقه دوم
  • كدپستي: 1595813515
  • فکس : 88911764 (۰۲۱)
  • تلفن : 88908605 و 88926832 (021)
  • ایمیل : info {@} rsss.ir

telegram rsss channel